- به ناچار
- بالاجبار
معنی به ناچار - جستجوی لغت در جدول جو
- به ناچار
- آنچه یا آنکه وجود آن ضروری یا چاره ناپذیر است، موقعیتی که خروج از آن میسر نیست یا تنها یک راه در پیش رو وجود دارد، ناگزر، لابد، به ضرورت، لاجرم، ناگزرد، ناکام و کام، چار و ناچار، خوٰاه ناخوٰاه، ناگزیر، لامحاله، خوٰاه و ناخوٰاه، کام ناکام، لاعلاج، ناچار، ناگزران، خوٰاهی نخوٰاهی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ناگاه، ناگهان، ناگهانی
ناکامانه، از روی ناکامی